سفارش تبلیغ
صبا ویژن


یلدا

 

 

در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم

 

عاشق نمی شوی که ببینی چه می کشم

 

با عقل اب عشق به یک جو نمی رود

 

بیچاره من که ساخته ی اب و آتشم

 

دیشب سرم به بالش ناز وصال و باز

 

صبح و ز سیل اشک به خون بنشسته بالشم

 

پروانه را شکایتی از جور شمع نیست

 

عمریست در هوای تو می سوزم و خوشم

 

باور نکن که طعنه ی طوفان روزگار

 

جز در هوای زلف تو دارد مشوشم

 

دارم چو شمع سر غمش بر سر زبان

 

لب میگزد چو غنچه ی خندان که خامشم

 

هر شب چو افتاب به بالین من بتاب

 

ای افتاب دلکش و ماه پری وشم

 

ساز صبا به ناله شبی گفت"شهریار"

 

این کار توست من همه جور تو می کشم

 

استاد شهریار


نوشته شده در دوشنبه 89/8/10ساعت 4:18 عصر توسط نسیم بانو نظرات ( ) | |


آخرین مطالب
» خیر و شر
دریا و ساحل
بهار ،نام ایمان تازه ی زمین
تنهایی درون
خدا کجاست؟
شیطان (عرفان نظر آهاری)
ذکر و ذاکر
دو کاج
[عناوین آرشیوشده]

Design By : RoozGozar.com